لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
1- معماری
1-1- تعریف معماری
شناخت معماری با شناخت عوامل تشکیل دهنده آن آغاز می شود. این برداشت در برگیرنده کلیه عناصر کالبدی و ساختاری است و امور و مسائل جامعه شناختی فرهنگی - که از شاخه علوم انسانی نشاءت گرفته - کلیتی را می سازد که بدان، معماری اطلاق می شود.
1-2- تعریف معماری از نگاه معماران
تعریف معماری از نگاه معماران متفاوت است .به برخی از آنها می پردازیم:
ویلیام موریس:
معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری ر احاطه می کند وزمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم نمی توانیم از معماری خارج شویم زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجادشده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند.
جان راسکین:
تعریف درست معماری بطوریکه آن رااز یک مجسمه متمایز کند عبارت است از هنر طراحی مجسمه برای یک مکان خاص وجانمایی آن در آنجا براساس مناسب ترین اصول ساختمان .
اتین لویی بوله:
معماری چیست؟آیا من آن را همسو با وییروویوس به عنوان هنر ساختمان تعریف خواهم کرد؟نه.
این تعریف دارای یک اشکال اساسی است. انسان برای ساختن باید از تصور خود استفاده کند. نیاکان ما کاشانه شان را تنها پس از این که شکل آن را تصور می کردند می ساختند .
این فرآورده ذهنی و خلافیت هست که معماری را تشکیل می دهد اینک ما می توانیم آن را به عنوان هنر تولید هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعریف کنیم. بدین ترتیب هنر ساختمان تنها یک هنر ثانوی است که به نظر می رسد برای نامیدن بخش علمی معماری مناسب باشد .
آدولف لوس :
زمانی که ما یک تپه و توده خاک به طول ۶ فوت و عرض ۳ فوت در جنگل رو به رو میشویم که با استفاده از بیل به شکل یک هرم روی هم انباشته شده است به فکر فرو میرویم و چ
2
یزی در درون ما میگوید : «اینجا کسی دفن شده است» . آن توده خاک معماری است.
لوکوربوزیه :
اینکه معماری در لحظه ای از خلاقیت بوجود می آید یک حقیقت انکار ناپذیر است. زمانیکه ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تامین خواسته هایی برای آسایش و راحتی است برای رسیدن به هدفی متعالی تر از تامین نیازهای صرفا کارکردی برانگیخته میشود و آماده میگردد تا تواناییهای شاعرانه ای را به معرض نمایش گذارد که ما را بر می انگیزانند و به ما لذت و سرور میبخشند.
1-3- حرکت در معماری
حرکت وسیله ای برای درک فضا است . وجود معماری مدیون خلق فضا و درک فضا مدیون حرکت می باشد . حرکتی که به شکل خاص خود بوده ولی در ذات ، دارای یک ریشه می باشد .حرکت در معماری یعنی راه رفتن در میان دیوار ها ، ستونها ، سقفها و سایر عناصر بصری و ایجاد خیال در ذهن .در نهایت هدف نهایی ایجاد خیال است و حرکت در معماری از ماده به خیال می باشد . و این کلام به این معنی است که حرکت خیالی در معماری به وسیله عناصر مادی وبصری شکل می گیرد. فضای معماری بر اساس نگرش خاص یک معمار به پیرامون خود به وجود می آید او ذهنش را به حرکت وا می دارد تا تفکر کند و فضایی مطابق با آنچه که در ذهن می پرواند خلق نماید. فضای او در ذهنش خلق شده است ، او در فضای ذهنی اش حرکت می کند تا آنچه که قصد خلق کردنش را دارد به خوبی شکل دهد . معمار دست به کار می شود اندیشه های خود را روی کاغذ می کشد او این کار را با حرکت دستش انجام می دهد . در پی همین حرکت ها او فضای مورد نظرش را به کمک مصالح شکلی کالبدی می بخشد . تا دیگران نیز آن را درک نمایند .حرکت در معماری را می توان به شکل سه خاصیت فضایی مشاهده نمود :الف ) پویایی : فضایی را که القاء کننده حس حرکت فیزیکی ( جابجایی ) در فرد باشد فضای پویا می گوییم . نظیر آنچه در باغ ایرانی مشاهده می نماییم .ب )سیالیت : فضایی که حرکت را برای چشم ایجاد می کند نه جابجایی در فضا را . در فضای سیال این چشم های ناظر هستند که حرکت می کنند و فضا را درک می نمایند نه پاهای وی . - نکته : هر فضای پویایی سیال ن
3
یز می باشد زیرا به صورت ناخودآگاه حرکت چشم را نیز ایجاد می نمایدج ) مکث : در ابتدا ذکر شد هر حرکتی در ذات خود دارای سکون می باشد و آغاز و پایان هر حرکتی را سکون تشکیل می دهد . در معماری نیز از این اصل استفاده شده است . در صورت اعمال شدن هرگونه تغییر در حرکت و یا حالت آن ، فضایی به عنوان فضای مکث در نظر گرفته شده است .وصل ، گذر و اوج در فضای معماری ، در قالب همین سه خاصیت یعنی سکون ( مکث ) ، پویایی ( حرکت فیزیکی ) ، سیالیت ( حرک بصری ) شکل می گیرند .
نمود عینی وصل ، گذر و اوج را می توان در مسجد امام اصفهان مشاهده نمود . آنجایی که سردر این مسجد به دلیل تناسبات و تزئینات خود حس ورود را به فرد القا می کند . و فرد برای ورود از خارج به داخل مکثی می کند( وصل ) سپس وارد فضا می شود و به صورت کاملا غیر ارادی به سوی گنبد پیش می رود و با چشمان خود تزئینات و کاشی های روی دیوارهای حیاط را مشاهده می نماید ( وصل) تا به گنبد خانه برسد ، مکث میکند و با چشمان خود تزئینات داخل گنبد را می ببیند (اوج) او با مکثی قبل از ورد ، حرکت و مجدداً مکث ، فضای مسجد امام اصفهان را درک کرده است. ( سکون ، حرکت فیزیکی ، حرکت بصری – وصل ، گذر ، اوج ) - نکته : علاوه بر آنچه که در باب حرکت در فضای معماری ذکر شد . فضای معماری قادر است حرکتی را ، به سوی خیالی خاص در انسان پدید آورد . نظیر احساس سبکی و تقدسی که در مساجد ایرانی به فرد القا شده و باعث آزادی او از دنیای مادی و پرواز به سوی دنیایی غیر مادی می گردد . آنچه در مورد حرکت در معماری گفته شد را می توان به این شکل خلاصه نمود : حرکت در معماری وسیله ای است که معمار با استفاده از آن فضای ذهن خود را خلق و درک می نماید . و ناظر بر این اثر نیز به وسیله حرکت فضا را درک خواهد نمود . و در پایان این ذات حرکت در فضا است که باعث حرکت ذهن به سوی خیالاتی خاص می شود.
1-4- نور
1-4-1- نور در معماری
معماری بازی استادانه ، صحیح و با شکوهی از احجام ترکیب شده زیر نور می باشد. چشمان ما تربیت شده اند که فرم ها را زیر نور ببینند، سایه و روشن ، این فرمها را اشکار می سازند(لوکوربوزیه).
4
از دید همگان نور"جزء اساسی و ضروری در ساختمان است. که کار آن روشن کردن فضا به منظور قابل رویت ساختن آن است .در هنر ساختمان سازی یا به عبارتی معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار" نظم فضایی "مصالح" رنگ و .... مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفاکند . ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد در ساختمان سازی و معماری های داخلی به نور بیشتر به عنوان یک عامل روشن کننده که باعث کاهش مصرف نور مصنوعی و در نتیجه کاهش مصرف برق ! می شود " می نگرند و فقط به مواردی از قبیل این که نور جنوبی و شمالی بر نور شرقی و غربی ارجحیت دارد و در مواقع ناچاری نور شرقی از نور غربی بهتر است "توجه می شود و معماران به صورت کلیشه ای و از روی عادت آن را رعایت می کنند و اگر در ساختمان سازی نیازی به نور پردازی و ایجاد مفاهیم و تاکید هایی توسط نور باشد منحصرا به استفاده از نور مصنوعی می پردازند و با انواع درجات و رنگ های نور مفهوم و طرح خود را اجا می کنند .
در صورتی که با نگاهی به تاریخ معماری گذشته ( تقریبا هر نوع معماری تاریخی ) نور به عنوان یک عنصر مجزا به کار گرفته شده و به نتایج بسیار زیبایی هم رسیده اند .
یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی " توالی و دگرگونی آن در در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود ." در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپرسیونیست ها دیده می شود . هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند . از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیای مختلف در یکدیگر و تاثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خالص و ناب می باشد . قاعدتا لازم نیست که چنین تحولی در سبک معماری داخلی ما نیز به وجود آید " با توجه به اینکه ما ساختمان هایی داریم که عنصر نور را به قدری قوی و جذاب در خود به کار گرفته اند که هر بیننده ای را به خود جذب می کند . این مقاله به بررسی نقش نور در معماری و معماری داخلی به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تقدس و تناسخ در معماری مذهبی
مرحوم محمد معین در فرهنگ خود ذیل کلمه تناسخ اورده است. ((یکیدیگر را نسخ کردن باطل ساختن ابطال.زایل کردن.انتقالروح بعد از موت از بدن به بدن انسانی دیگر )).
شادروان حسن عمید در ذیل همین کلمه چنین میاورد.((یکی دیگر را نسخ کردن . باطل کردن. زایل کردن)) ونیز اضافه ی کند((عبارت است از خارج شدن روح از کالبدی و داخل شدن آن به کالبد دیگر. یا انتقال نفس ناطقه از بدنیبه بدن دیگر)) این قسمت از قول فرقه تناسخیه است .
اگر این رای اخیر را پذیرا باشیم به کار بردن کلمه تناسخ برای معماری که غیر ذیروح است ظاهرا پذیرفتنی نیست ولی از انجا که در فرهنگ شرق به خصوص در بین متصو فه همه چیز در جهان پدیده ای است از ذات خداوندی . نتیجتا هیچ عنصر غیر ذیروح وجود ندارد. برهمین اساس و تفکر است که در مکاتب گوناگون نقاشی ایرانی می بینیم که نقاشی برای نشان دادن روح در کالبد جمادات همچون کوه یا امواج در یا بدون انکه به دید اید و جلب توجه کند چهره های انسانی . جانوری. پرنده ها یا یروحی را نقش کرده است که بیان کننده روح جاودان و ازلی و ابدی در ان اثر و اثار است.
بحث ما در این است که در فرهنگ ما و در معماری سرزمین ما ، اگر چه بناها پدیده ای انسانی اند و مخلوق دست بشر ولی با این حلول و تحول یا تناسخ بر خورد می شود . این امر اگر نگویم در همه بناها و اثار بر جای مانده معماری لااقل در مورد بناهای مذهبی که تعبیر معبد، مسجد، اتشکده یا اتشگاه از انها داریم مصداق می یابد.
پزوهش های باستان شناسی نشان می دهد که توجه به مبدأ غیب، صانع وسازنده و اینکه انسان مخلوق است و مبرا وپس این جهان فانی ، جهانی است پایدار و باقی ، از دیر باز ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. این که چه زمانی انسان به این مسائل می اندیشیده است .
2
2-4. مسجد نظام مافی
در این مسجد مناره از چهار مکعب مستطیل چر خیده بر یکدیگر تشکیل شده است و صحن و رواق نیز با بیانی جدید مطرح شده اند به گونه ای که سلسه مراتب معنوی در رسید به فضای اصلی شبستان حفظ شود و شکستگی های سقف با تکرار خاص ایجاد شده جایگزین گنبد گردیده است . محراب در این مسجد با یک شکستگی در فضای شبستان تعریف شده و نمای سفید سنگی با شیشه های تیره، بیانی نو از یک فضای عابدی با ظهور مصالح جدید را به نمایش گذاشته است.
5. مسجد دانشگاه تهران
در این مسجد سلسه مراتب دسترسی از صحن و رواق ها به ایوان و شبستان مسجد خشم می شود اما این وضعیت مخصوصا در رواق ها جهت گیری های حر کتی در اطراف مسجد کمتر متناسب شده است و بیشتر صرف وجود این عناصر عامل پیدایش ان است . عناصر شاخص کننده این مسجد دو مناره استوانه ای منفک شده از پیکر مسجد و یک گنبد فیروزهای است . گنبد به علت کوتاهی در دید ناظر قرار ندارد و مناره های به علت دئر افتادن از پیکره اصلی مسجد بر چیزی تا کید نمی کنند . درون مسجد هشت جفت ستون مورب بر گنبد تاکید می کنند و خطوط ثلث ایات قرآن کریم با کاشی های سربز رنگ در روی ستون ها که از زمین بر خاسته و به گنبد می رسد تلاشی در جهت القا ، روح معنویت در یک بیان انتزاعی جدید در فضای شبستان است و به نوعی تقدس و عروج ایات الهی و توجه از عالم کثرت به عالم وحدت را به نمایش می گذارد . انچه که بیشتر خود نمایی می کند انحراف موجود در قبله و محراب است که اصل اساسی جهت گیری شبستان مسجد را تسکیل می دهد ودر اجرای این مسجد به فراموشی سپرده شد ه است . نمای بیرونی مسجد از سنگ سفید است که در اطراف صحن و رواق ها با کاشی کاری سبز رنگ با خطوطی از ایات قرآنی ترکیب شده است . نما های جنوبی و غربی از هر گونه ویژگی حاکی از مسجد بودن عاری است .
2-6. مسجد دانشگاه کرمان
3
این مسجد از یک مکعب کامل که بر تلی از خاک چمن کاری شده قرار گرفته ، تشکیل شده است و شاخصه ای با مفهوم نو و ساده نگری خاصی دنبال گردیده است . صحن مسجد وجود دارد اما نقشی در سلسله مراتب رسیدن به مسجد ایفا نمی کند و صحن که باید مقدماتی برای ورود به مسجد باشد خود را کنار کشیده است که البته در حفظ حرمت فضای پشت محراب وجود صحن موئثر است . در این مسجد محراب با صفهای ز سنگ مرمر مفهوم می یابد وبا عبور هاله ای از نور تأکید زیبایی بر قبله در فضای شبستان دیده می شود و بیانی انتزاعی از نور الهی با خود دارد.
با نگرش کلی به نمونه های برسی شده تعدادی از انها را در یافتن بیانی نو موفق و بعضی را نا موفق می بینیم اما انچه که غالبا حس می شود هدف واقع شدن خود انتزاع و فراموشی اصل هدف یعنی وسیله قرار دادن انتزاع به منظور رسیدن به روح معنویت در فضای عبادی مسجد است.
3. نتیجه گیری
3-1. دیدگاه های مو جب در ایجاد مساجد معاصر ایران دو گونه است :
اول: حفظ الگو های سنتی عناصر انتزاعی
دوم: نو اوری در طرح عتصر انتزاعی
3-2. نو اوری در طرح عناصر انتزاعی تو جیه پذیر است به دودلیل:
اول: عناصر مسجد مشمول هنر و خلاقیت و تنوع از ماهیت هنر است.
دوم:امکانات فن اوری در هر زمان نیاز های جدید را ایجاد می کنند.
حریم استفاده از بیان انتزاعی نو تا جایی است که قداست مسجد به عنوان شعائر اسلامی حفظ شود. انتزاع نگری درمسجد خود هدف نیست بلکه وسیله ای برای رسیدن به روح معنویت در فضای عبادی مسجد است.
یادداشت ها:
01 قرآن کریم، سورۀ مبارکه نور، آیۀ 36:
4
« الله نورالسموات و الارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح فی زجاجه الزجاجه کانها کوکب دری یوقد من شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه و لاغربیه یکاد زیتها تضیء و لو لک تمسسه نار نور علی نور یهدی الله لنوره من یشاء و یضرب الله الامثال للناس و الله بکل شیء علیم. »
معنی: خداوند نور آسمان و زمین است مثل نورش چون چراغدانی است که در آن باشد چراغی که آن چراغ باشد در آبگینه که آن آبگینه گویا باشد ستارۀ درخشان که برافروخته می شود و از درخت بابرکت زیتون که نه شرقی است و نه غربی نزدیک باشد. روغنش که روشنایی بخشد و اگر چه مس نکرده باشد آن را آتش نوری است برنور، هدایت می کند خدا برای نورش کسی را که می خواهد و می زند خدا مثال ها را برای مردمان و خدا به همه چیز داناست.
02 مقرنس، سیستم انعطاف پذیری را برای زیباسازی سطوح فراهم می آورد که می تواند در هر گونه ترکیب شکل ها گنجانده شود و سطوح را از نظر دیداری معنویت می بخشد و تقسیم بندی کند و در محل هایی همچون نقاط اتصال کنید به دیوار، طاق به دیوار و ستون به سقف مطرح می شود. همچنین از نظر ویژگی های تزئینی و تکامل این ویژگی ها از لحاظ مفهومی می تواند به عنوان یک عنصر انتزاعی مطرح شود.
03 اکبر مجدالدین (ترجمه و نگارش)، تاثیر اسلام برهنرهای تجسمی مصر، انتشارات کانون آموزشی علم و فرهنگ دانشگاه فارابی، شماره 6 خرداد 1385، ص 2.
04 کارل، جی.دوری، هنر اسلامی ترجمۀ رضا بصری، تهران 1363، ص 6.
05 اکبر مجدالدین، پیشین، ص 1 و 2.
06 تیتوس بورکهارت، هنراسلامی، زبان و بیان، ترجمۀ مسعود رجب نیا، تهران، چاپ اول 1356.
07 ج.هواگ، هنر معماری درسرزمین های اسلامی، ترجمۀ پرویز ورجاوند، تهران چاپ 2535، ص 12.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
ترکیب بندی رنگ در معماری
رنگ یکی از اجزای اصلی در طراحی و ساخت مبلمان داخلی است. امروزه اهمیت صنعت مبلمان بعنوان یکی از مهمترین جلوه های معماری داخلی برای همگان روشن و آشکار است. طبیعی است که نوع طراحی و ساخت مبلمان در جنبه های مختلف زندگی انسان تاثیر عمیقی خواهد گذاشت. از این رو شناخت ابعاد مختلف طراحی مبلمان داخلی از جنبه روانشناسانه تا مسائل فنی و مهندسی کاملا ضروری به نظر می رسد و از میان مباحثی که در این بررسی شناخت آن لازم و اجتناب ناپذیر است. عامل رنگ است. رنگها زندگی را زنده می کنند. جاندارند و قابل لمس اند و به عنوان زبان دیداری احساسات انسان به کار می روند. رنگ و ترکیب های آن واکنش و احساسات مختلفی را در افراد بر می انگیزد. بعضی از رنگها احساس آرامش و برخی دیگر احساس هیجان می افزایند. بعضی حس اعتماد و تفاهم را زنده می کنند و برخی حس وحشت و ناامنی، به عنوان مثال در یک شرکت تجاری، با استفاده از رنگهای پخته و هماهنگ می توان محیط کار را چنان آراست که حسی از اعتماد و احترام را در مشتریان ایجاد کند و یا برعکس. اتاق انتظار یک پزشک را با به کار بردن رنگهای قرمز و نارنجی به محیطی بدل کرد که بجای حس آرامش، حس اضطراب و نگرانی را افزایش دهد. بحث ما در این مقاله راجع به نوع و جنس مواد رنگها و کاربری آنها از لحاظ فیزیکی و شیمیایی نیست. بلکه قصد آن است که در مورد انتخاب صحیح نوع رنگ و ترکیب انواع رنگها با سایه های آن در محیط کار و زندگی صحبت کنیم. هر محصول و یا سازه تولیدی در انتها نیاز به رنگ آمیزی دارد که بسته به نوع مصرف و سلیقه استفاده کننده رنگ آن تعیین می گردد. چرا که نوع رنگ هر محصول خود نمایانگر نوع مصرف و مصرف کننده، مد، سبک خاص تولید، درجه اهمیت آن محصول و غیره می باشد. متاسفانه امروز این مساله مهم در صنعت مبلمان و صنایع چوب با بی توجهی مواجه گردیده است. بنابراین نیاز به شناخت رنگها، با توجه به اینکه همه ما خواسته و ناخواسته تحت تاثیر جاذبه رنگ ها هستیم در زندگی امروز بیش از پیش احساس می گردد. آشنایی با رنگ ها و ترکیب آنها نه فقط یک هنر است، بلکه علمی است جامع و گسترده که از قوانین ویژه ای پیروی می کند. قوانینی مانند: تضاد،
2
هماهنگی، سایه روشن و … هماهنگی رنگ ها مثل هماهنگی نت های موسیقی است. همانگونه که ترکیب صحیحی از نت ها می تواند آهنگی گوش نواز بیافریند، ترکیبی از رنگ های مناسب و هماهنگ نیز می تواند یک اثر نقاشی و یا طرح گرافیکی چشم نواز خلق کند. به همین طریق یک طراح داخلی ساختمان نیز، هماهنگی فضای ساختمان را در هماهنگی رنگها با سایر اجزای ساختمان جستجو می کند. شناخت رفتارها، شخصیت ها و توانایی های رنگ بسیار پیچیده ولی قانونمند است. تنوع رنگها، سر به میلیون ها می زند. اما اگر بتوان این تنوع را دسته بندی و تحلیل کرد آنگاه این مجموعه بی شمار رام تر و قابل دسترس تر می شود. نکته دیگر آن است که تمامی رنگهای موجود در طبیعت در واقع از چند رنگ اصلی به وجود آمده اند که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. ترکیب بندی های متفاوتی به صورت تک رنگ منوکروم، دو رنگ ، سه رنگ، و حتی چهار رنگ و … وجود دارد که شناخت کامل از تمامی این عوامل طراح را در پیشرو اهدافش یاری می کند. چرخه رنگ تعداد رنگها قابل شمارش نیست. اما تمامی رنگها از ترکیبی از سه رنگ اصلی آبی، زرد، قرمز و یا از این سه با یکدیگر می آفریند و یا به وسیله دو رنگ سفید و سیاه، روشن تر و تیره تر، یا زنده تر و مرده تر حاصل می شوند.
از ترکیب مستقیم رنگهای اصلی درجه اول رنگهای درجه دوم یعنی نارنجی، سبز و بنفش بوجود می آیند. رنگهای جدید به مثابه تلاش رنگهای اصلی برای نزدیک شدن به یکدیگر از ترکیبهای غیر منظم و نابرابر رنگهای اصلی، رنگهای جدیدی به وجود می آید که رنگهای درجه سوم خوانده می شوند. مجموعه این رنگها، یعنی ۱۲ رنگ حاصله دایره رنگ را تشکیل می دهند که اگر این مجموعه را بشناسید می توانید با آن از سراسر دنیای رنگ بگذرید و حتی زوایای ناشناخته آن را کشف کنید.
با توجه به این که رنگها نقش تعیین کننده ای در انتقال مفاهیم ایفا کنند بنابراین در نمایشگاه ها عناصر رنگی می توانند توجه اشخاص را به خود جلب کنند از این رو در این فضاها به تضاد رنگی شدیدی نیاز است و به همین خاصر در
3
طراحی آن ها باید طیف گسترده ای از رنگها و خلوص آن ها در نظر گرفته شود.
در مجموع استفاده از رنگهای نافذ در نمایشگاه ها بسیار تاثیر گذار بوده و عموما رنگهای قرمز، نارنجی، زرد طبیعتی محرک تر و مهیج تر نسبت به آبی، سبز و بنفش دارند و وقتی که رنگهای قرمز ، زرد و آبی به نسبت های برابر با هم بکار روند قرمز دارای بیشترین نفود و پیش رونده خواهد بود در صورتی که زرد و آبی پس رونده و نفوذ زرد نسبت به آبی بیشتر است.
با استفاده از رنگهای قوی و روشن که با محیط خود دارای تباین است، می توان به خلق کانون های توجه مبادرت ورزید ولی در صورتی که زمینه دارای رنگ های روشن و قوی باشد می توان از نوارهای رنگی یا نورهای فلورسنت یا حتی ایجاد تضاد سیاه و سفید استفاده کرد. این نکته باید همیشه مد نظر قرار گیرد که مهم ترین عامل برای ایجاد کانون توجه تضاد یا تباین رنگ می باشد که به آن کنتراست نیز می گویند.
در فضاهای نمایشگاهی پس از کنتراست دومین عامل ایجاد کانون توجه، نورپردازی مناسب و ایجاد نورهای رنگی و حرکت دادن آن ها می باشد.
با به کارگیری مناسب رنگها، می توان قطعات مجزای یک محصول را به گونه ای رنگ آمیزی کرد که از نظر بصری فرمی واحد را برای محصول القاء کند و یا برعکس قطعات را بیش از آنچه که هست مجزای از یکدیگر نشان دهند که با قوت بخشیدن و یا ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی می توان به این نتایج دست یافت. در نمایشگاهها و فرشگاهها نیز در بعضی موارد هویت سازمانی، نقش اصلی را در انتخاب به کارگیری رنگ ایفا می کند به همین خاصر طراحان و دکورسازان باید با نمادهای رنگی مراکز مختلف آشنائی داشته باشند و برمبنای آن طرح های خود را ارائه و اجرا نمایند. همانطور که می دانیم بعضی از فروشگاههای زنجیره ای پوشاک، مواد غذایی، بهداشتی، صنعتی و … رنگی خاص را برای معرفی و شناساندن محصولات خود انتخاب می کنند بعنوان مثال برای جلب نظر
4
مشتری از رنگ قرمز و زرد خالص در محیط فروشگاه استفاده می شود البته لازم بذکر است که شیوه های اصلی ترکیب بندی رنگ در فضاهای فروشگاهی و نمایشگاهی نیز اعمال شود.
همانطور که در فضاهای نمایشگاهی نور می تواند نقش مهم و اساسی ایفا نماید در فضاهای فروشگاهی نیز نورپردازی مناسب جلوه گر رنگها و نقشهای محصولات و محیط خواهد بود.
رنگها اغلب معانی متفاوتی از فرهنگهای مختلف دارند. با این وجود امروزه دانشمندان عموما موارد ذیل را در مورد رنگها پذیرفته اند. چنانکه این مفاهیم کلیدی مقبولیت عام یافته است. در ادامه به اجمال راجع به برخی رنگهای اصلی و خصوصیات آنها صحبت شده است:
سیاه:
سیاه رنگ اقتدار و توانایی است و در لباس بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد زیرا افراد در لباسهای سیاه لاغرتر به نظر می رسند. این رنگ همچنین فرمانبرداری و تبعیت را می رساند؛ بهمین دلیل کشیش ها لباس مشکی می پوشند تا فرمانبرداری و تسلیم خود را نسبت به خدا نمایش دهند. بعضی متخصصین لباس اعتقاد دارند که زنی که لباس سیاه می پوشد فرمانبرداری از مرد را به نمایش می گذارد. لوازم پیرامون محل کار یا منزل اگر مشکی باشد می تواند بیش از حد اغراق انگیز فرض شده و باعث شود صاحب آن شیطانی یا منزوی به نظر برسد. رنگ سیاه، رنگ زرد، نارنجی، قرمز و قهوه ای روشن را بخوبی نمایش می دهد و برای دکوراسیون مناسب است.
سفید:
رنگ سفید تاکید بر پاکی و صداقت را می رساند چنانکه عروسان بدین منظور لباس سفید می پوشند. این رنگ نور را منعکس می سازد و بعنوان رنگ تابستانی شناخته می شود. سفید در دکوراسیون، لباس و لوازم رایج است زیرا روشنی و شفافیت لازمه طبیعت است و با تمامی رنگهای دیگر همخوانی دارد. البته رنگهای روشن خصوصا سفید، کثیفی و لکه ها را بیشتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
معماری ایرانی 5
معماری پارسی 7
مشخصات شیوه پارسی 9
معماری پارتی 11
شیوه خراسانی 11
شیوه رازی 12
یادگارهای این شیوه 15
شیوه آذری 15
معماری اصفهانی 24
سفر نامه دیولافوا 25
معماری معاصر ایران 27
منابع................................... 28
چکیده
شیوه های معماری ایران
2
در ایران، اولین نمونه های هنر و معماری در منطقه "خرا سان" شکل گرفت. در این منطقه شاهد شکل گیری اولین شیوه معماری ایران پس از اسلام هستیم. این شیوه که به "خراسانی" یا"شبستانی" معروف گردید، در قرن اول هـ.ق از ابتدای پذیرش دین مبین اسلام از سوی ایرانیان آغاز گردید و تا دوره "آل بویه" و "دیلمیان"قرن چها رم هـ.ق ادامه پیدا کرد . در این شیوه ، نقشه مساجد از صدر اسلام الهام گرفت و مساجد به صورت "شبستانی " یا"چهل ستونی"بنا گشتند.قوس های به کار رفته در شیوه خراسانی به صورت"بیضی"و"تخم مرغی"است که از نمونه های پیشین آن میتوان به کاخ های ساسانی یعنی "فیروز آباد" و"طاق کسری"اشاره کرد.به طور کلی، معماری در شیوه بسیار ساده و خالی از هرگونه تکلف است و مصالحی که در این بناها به کار رفته ساده و ارزان قیمت می باشد. از مساجد این شیوه می توان به "مسجد جامع فهرج یزد"، "مسجد تاریخانه دامغان"،"، "مسجد جامع نائین"، "مسجد جامع تبریز" و "بنای اولیه مسجد جامع اصفهان"و"مقبره امیر اسماعیل سامانی" اشاره کرد .
3
در نیمه اول قرن پنجم هـ.ق، با تأسیس سلسله سلجوقیان، درخشان ترین دوره هنر اسلامی در ایران آغاز گردید.دراین دوره،شاهد اوج شیوه ای از معماری به نام "رازی" هستیم که از زمان سلسله "آل زیار" در شهر ری آغاز و تا حمله "مغولان" ادامه پیدا کرد.در این زمان برج های آرامگاهی،مناره ها،مساجد،مدارس و کاروانسرا ها و موارد متنوع بسیاری احداث شدند.در این دوره تعداد برج مقبره ها و میل مناره ها از تعداد مساجد بیشتر شده.طرح های دایره،8گوش،6گوش،4گوش،مربع،مربع مستطیل در بناهای این دوره مورد استفاده قرار گرفت.میل های راهنما ،تبدیل مساجد شبستانی به بناهای "چهار ایوانی "در این دوره صورت گرفت.گنبدها نیز در انواع شکل های گوناگون در این دوره ساخته شدند ،مانندگنبدهای"گسته نار" "گسته رک" "گنبد قابوس" "گنبد خاگی"و انواع گنبدهای"دوپوسته پیوسته".دراین شیوه بود که معماران از انواع "نقوش شکسته"و"گره سازی"با آجر و کاشی استفاده کردند.در این شیوه ساختمان از بنیاد و پای بست با"مصالح مرغوب"احداث میشد و خشت های پخته ی کوچک و بزرگ و نازک بستر نما را می آراست.درشیوه ی رازی قوس های جناغی در طاقنماها و طاقها عمومیت پیدا می کند.
مساجد معروفی چون "مسجد برسیان" در نزدیکی اصفهان، "مسجد جامع اردستان"، "مسجد جامع کبیر قز وین" و "مسجد جامع اصفهان" که بر روی شالوده های دوران "آل بویه" بنا گردید، از نمونه های این شیوه به شمار می روند. در اوایل قرن هفتم هـ.ق، با هجوم مغولان، بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله ایران به ویرانی کشیده شدند، اما چندی نگذشت که با تأسیس سلسله ایلخانیان، مغولان فرهنگ و سنتهای کشورهای شکست خورده را پذیرفتند و یکی از حامیان هنر و هنرمندان اسلامی شدند. در این دوره، شیوه ای به نام "آذری" رواج یافت که تا دوره "صفویه" ادامه پیدا کرد و شهرهایی چون "تبریز"، "بغداد"، "سلطانیه" و "اصفهان" مراکز هنر و هنرمندان گشتند و بناهای مذهبی و غیرمذهبی متعددی در این شهرها ایجاد شدند.
در اواسط قرن هشتم هـ.ق، با حمله تیمور، بار دیگر شهرهای ایران به ویرانی کشیده شد؛ ا ما این بار نیز هنر ایران تیموریان را نیز مغلوب کرد به طوری که شهرهای "سمرقند" و " بخارا" مراکز هنری ایران شدند و شیوه آذری که از دوره مغول رواج یافته بود، به کار خود ادامه داد. در این دوره، ابداعی در زمینه تزئینات معماری یعنی "کاشی معرق" به وقو ع پیوست. از بناهای معروف دوران ایلخانی و تیموری، می توان به "مسجد گوهرشاد"، "مسجد جامع ورامین"، "قسمت اعظم بناهای حرم مطهر حضرت رضا(ع)"، "مسجد کبود تبریز"، "مسجد جامع یزد"، و... اشاره،کرد.
4
با روی کارآمدن صفویان در اوایل قرن دهم هـ.ق، شهرهایی چون "تبریز"، "قزوین" و "اصفهان" به مراکز هنری ایران تبدیل شدند. در این دوره، شاهد اوج هنر معماری ایران می با شیم که توسط پادشاهان مقتدر و هنردوست آن دوره یعنی "شاه تهماسب" و "شاه عباس اول" به وجود آمد. در این دوران البته، اندکی قبل از دوره صفوی یعنی از زمان قراقویونلوها، شیوه ای دیگر در معماری ایران به وجود آمد که به "شیوه اصفهانی" معروف گردید.در دوران نخست شیوه اصفهانی یعنی دوران صفویه شاهکارهای هنر معماری و هنر های تزیینی پای می گیرد و کیفیت اصیل،شفاف و غنی رنگهای درخشان در کاشیها بسیار دلپذیر می شود.کیفیت مصالح به کار رفته بویژه در معماری پایتخت،هنوز مرغوب و مقاوم است.در این شیوه، نقشه ها و طرحهای ساختمانی رو به سادگی نهاد و استفاده از کاشی های خشتی و هفت رنگ به جای کاشی معرق رواج یافت.میدان بزرگ مرکزی اصفان که نقش جهان نامدارد،شاهکار معماری ایران و جهان در این دوره است. این میدان علاوه بر بناهای زیبایی که در اطراف آن ساخته شده محل سان،رژه و نمایش های گوناگون در اعیاد و روزهای ویژه بوده است.مساجدی چون "شیخ لطف ا..." و "مسجد امام"در اصفهان، از شگفتی های معماری این دوران به شمار می آیند. در دوران زند و افشار، بتدریج شاهد افول معماری ایرانی می باشیم، به طوری که این رکود و افول
در دوره قاجار به اوج خو د می رسد. با وجود این رکود، باز هم شاهد ایجاد بناهایی
چون "مسجد امام تهران"، "مسجد و مدرسه شهید مطهری(سپهسالار)" و "مسجد
و مدرسه آقابزرگ" در کاشان و... می باشیم.
از میان انواع هنر معماری در ایران، معماری مذهبی از جایگاه خاصی برخوردار است. البته، سابقه این نوع معماری به دوران قبل از اسلام به ویژه دوران ساسانیان می رسد. با گسترش دین اسلام در کشورهای مختلف از جمله ایران، معماری مذهبی در اسلام از جایگاه خاصی بر خوردار گشت، البته عواملی چون "تأکید بزرگان دین"، "کارکرد گسترده" و "پدیده وقف" در گسترش و توجه ویژه معمارا ن به مسجد" بی تأثیر نبوده است. بدین ترتیب، مسجد در ایران عالی ترین نوع بنای اسلامی و به عقیده صاحب نظران "کلید معماری" به شمار می آید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تاریخچه معماری
انواع کاروانسرا در قزوین
بانی مجموعه سعد السلطنه
تاریخچه مجموعه
بررسی کالبد و کاربری فضاهای مجموعه
ورودیها
حیاط ها
بازارچه سعد السلطنه
ملحقات
شیوه معماری اصفهانی
انواع آرایگان معماری
کاشیکاری
آجر کاری
2
درب و پنجره
عوامل مخرب بنا
اصول معماری
مختصری در باره مسجد النبی
3
تاریخچه قزوین
قزوین جزء سرزمین ماد بوده است، از شمال به رود ارس و رشته کوههای البرز و در شرق دشت کویر و از غرب و جنوب به سلسله جبال زاگرس.
در دوران اقتدار مادها، سرزمین قزوین ارتباط مستقیم با همدان داشتند نواحی آن پادشاهی به حساب می آمده، جاده بزرگ شمال شرق از همدان به سوی ری می رفته، جاده دیگری از ری به سمت غرب از قزوین می گذشته.در دوره هخامنشیان ساکنان منطقه نقش مؤثری در نیروی نظامی داشته اند و در زمان اسکندر به شدت در مقابل آن ایستادند.
در دوره اشکانی و ساسانی جزء این حکومت بوده است. در دوره ساسانی با وجود تسلط کامل حکومت مرکزی در ناحیه دیلم حوادثی بروز می کند تا جایی که بنیان گذار شهر قزوین را در این دوران در عهد شاپور به عنوان دژی جهت مقابله با حملات و سرکشی های دیلمیان یاد کردند.
4
در سده های اول تاسوم هجری مورد حملات اعراب قرار می گیرد. از اواخر قرن پنجم تا زمان حمله هلاکو خان به قلاع اسماعیلیه در رودبار و الموت این سرزمین تحت تأثیر مسایل مربوط به حسن صباح و جانشینان او بوده است.
در زمان حکومت ایلخانان با استقرار پایتخت در سلطانیه این منطقه درخشان ترین تاریخ خود را سیر می کند. و به صورت شبکه راه ها در می آید. در زمان کوتاهی هم که قزوین پایتخت صفویان بود همچنان از اهمیت زیاد برخور دار بود. در دوره قاجار هم به لحاظ ارتباط ایران و روسیه اهمیت خود را حفظ کرد. با آغاز حکومت رضاخان و توجه به رشد تهران از اهمیت افتاد.
در دوران صفویه بازار پر رونق قزوین با دارا بودن کاروانسراهای بزرگ و راستاهای متنوع مرکز مبادله کالاهایی بود که از روسیه و ممالک اروپایی یا از شرق آسیا از طریق جاده ابریشم به اروپا صادر میشد.